
راضیه استادی -توانا نیوز، جهان امروز با شتابی بیسابقه بهسوی اتوماسیون، تحلیل داده و تصمیمسازی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI) حرکت میکند. از استخدام در سازمانهای بزرگ تا ارزیابی اعتباری بانکی، صدور بیمهنامه، ارائه خدمات عمومی و حتی پیشنهاد محتوای خبری و سرگرمی، هوش مصنوعی در حال ایفای نقش پررنگ در تصمیمگیریهای کلان و خرد در زندگی بشر است. این تحول فناورانه، اگرچه مزایای بسیاری در سرعت، دقت و بهرهوری به همراه دارد، اما همزمان با خود خطرهایی عمیق برای حریم خصوصی، استقلال فردی و کرامت انسانی بهوجود آورده است.
در این میان، مفهومی نوظهور در ادبیات حقوق بشر دیجیتال پدیدار شده که به آن «حق آفلاین بودن» (Right to be Offline) گفته میشود. این حق در پی آن است که برای افراد این امکان را فراهم سازد که از داوری، تحلیل یا پردازش الگوریتمی درباره شخصیت، تصمیمها و رفتارهایشان صرفنظر کنند و بتوانند انتخاب کنند که همچنان توسط انسان قضاوت یا ارزیابی شوند.
تعریف حق آفلاین بودن و خاستگاه نظری آن
«حق آفلاین بودن» (Right to be Offline) مفهومی نوین در حوزه حقوق بشر دیجیتال است که با گسترش فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی و دادهکاوی مطرح شده. این حق بهطور خلاصه به امکان امتناع فرد از تحلیل، نظارت یا تصمیمگیری خودکار توسط سیستمهای الگوریتمی و هوشمند اشاره دارد.
در واقع، همانگونه که افراد حق دارند از افشای اطلاعات خصوصیشان خودداری کنند (مانند حق حریم خصوصی یا «حق فراموششدن»)، این حق نیز بر آن است که فرد بتواند انتخاب کند دادههایش وارد نظامهای خودکار نشود یا دربارهاش صرفاً قضاوت انسانی صورت گیرد.
ریشه نظری این حق را میتوان در چند اصل بنیادین حقوق بشر یافت:
1. اصل کرامت انسانی
هوش مصنوعی، برخلاف انسان، فاقد درک از زمینههای اخلاقی، روانی و فردی افراد است. تصمیمات صرفاً الگوریتمی میتوانند غیرمنصفانه، خشک و حتی تبعیضآمیز باشند. پس صیانت از کرامت انسانی ایجاب میکند فرد بتواند از چنین تحلیلهایی اجتناب کند.
2. اصل رضایت آگاهانه (Informed Consent)
در حقوق سلامت و دادههای شخصی، رضایت آگاهانه رکن اساسی است. مشابه همین اصل در رابطه با AI اقتضا دارد که شهروند پیش از وارد شدن به فرآیند الگوریتمی، بتواند تصمیم بگیرد.
3. حق بر خودمختاری (Autonomy)
فرد باید حق داشته باشد درباره سرنوشت دیجیتال خود تصمیم بگیرد؛ این شامل انتخاب «آنلاین بودن»، «ردیابی شدن»، یا «در معرض تحلیل الگوریتمی بودن» نیز میشود.
4. نقد به «خودکاربودن» (Automation Bias)
تحلیلهای صرفاً ماشینی میتوانند دچار خطای سیستماتیک شوند. نبود نظارت انسانی میتواند باعث آسیبهای جبرانناپذیر شود، از حذف اشتباهی یک کاربر گرفته تا نپذیرفتن او در یک شغل یا دانشگاه.
در این چارچوب، «حق آفلاین بودن» را میتوان یکی از نمودهای نوین حق انتخاب در برابر تکنولوژی دانست. این حق، مخالف استفاده از AI نیست؛ بلکه به دنبال آن است که استفاده از AI بهاجبار، بدون آگاهی یا بدون رضایت فرد، صورت نگیرد
بررسی حق آفلاین بودن در نظامهای حقوقی بینالمللی
با پیشرفت بیوقفه فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی، برخی نظامهای حقوقی، بهویژه در اروپا، تلاش کردهاند تا از طریق قوانین نوین، حد و مرزهای دخالت هوش مصنوعی در زندگی انسانها را مشخص کنند. یکی از مهمترین رویکردها در این حوزه، شناسایی و حمایت از حق آفلاین بودن یا حق امتناع از تحلیل صرفاً الگوریتمی است.
1. اتحادیه اروپا: GDPR و AI Act
اتحادیه اروپا با قانون حفاظت از دادههای عمومی (GDPR)، پایهگذار بسیاری از اصول بنیادین در حوزه حقوق دیجیتال شده است. ماده ۲۲ این مقرره بهروشنی تصریح میکند:
«فرد موضوع داده، حق دارد مشمول تصمیمگیریای که صرفاً بر مبنای پردازش خودکار، از جمله تحلیل مبتنی بر پروفایل، باشد، قرار نگیرد؛ مگر در شرایط خاص و با تضمینهای ویژه.»
این ماده عملاً شناسایی نوعی حق آفلاین بودن است، زیرا اجازه نمیدهد هیچ شخصی بدون رضایت یا بررسی انسانی، تنها براساس الگوریتم، در معرض تصمیمگیری (مثلاً رد استخدام یا رد وام) قرار گیرد.
همچنین قانون جدید هوش مصنوعی اتحادیه اروپا (AI Act) که در سال ۲۰۲4 به تصویب رسید، برای نخستینبار «سیستمهای AI با ریسک بالا» را تعریف و محدود میکند، از جمله در حوزههای اشتغال، آموزش، قضاوت و خدمات عمومی. این قانون تأکید میکند که افراد باید بدانند با سیستم هوش مصنوعی تعامل دارند و حق دارند به ارزیابی انسانی دسترسی داشته باشند.
2. ایالات متحده آمریکا: استانداردهای غیرالزامآور، اما رو به تحول
در آمریکا هنوز مقررات فدرال دقیقی در حد GDPR وجود ندارد، اما اسناد راهبردی منتشرشده توسط سازمانهایی چون NIST و وزارت بازرگانی، بر شفافیت الگوریتمی، حق توضیح و نقش انسان در تصمیمسازیها تأکید دارند. برخی ایالتها مثل کالیفرنیا قوانین مشخصتری دارند (مانند CCPA)، ولی هنوز «حق آفلاین بودن» بهصراحت قانونی نشده است.
3. اسناد بینالمللی و سازمان ملل
در گزارشهای اخیر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، بارها بر ضرورت رعایت کرامت انسانی در کاربرد هوش مصنوعی تأکید شده است. در گزارش سال ۲۰۲۱، بهطور خاص آمده:
«تصمیمات خودکار نباید بدون حضور قضاوت انسانی و تضمینهای دادرسی عادلانه، بر سرنوشت افراد اثر بگذارند.»
این بیانیهها، اگرچه الزامآور نیستند، اما پایهای برای تدوین استانداردهای بینالمللی در حمایت از حقوق دیجیتال محسوب میشوند
بخش چهارم – جایگاه حق آفلاین بودن در حقوق ایران و چالشهای آن
در حقوق ایران، هنوز هیچ نص صریح یا قانون مستقلی در خصوص «حق آفلاین بودن» یا حتی حق امتناع از تصمیمگیری الگوریتمی وجود ندارد. با این حال، میتوان رگههایی از این مفهوم را در برخی مقررات و اصول کلی حقوقی مشاهده کرد که البته بهدلیل کلیگویی یا کهنگی قوانین، پاسخگوی تحولات پرشتاب فناوریهای هوش مصنوعی نیستند.
1. نبود قوانین اختصاصی در حوزه هوش مصنوعی
در حال حاضر، ایران فاقد قانون جامع در حوزه هوش مصنوعی، تحلیل الگوریتمی یا دادهمحوری است. هیچگونه چارچوب الزامآوری برای شفافیت الگوریتمها، الزام حضور عنصر انسانی در تصمیمات خودکار، یا حتی حق اعتراض به تصمیم ماشینی وجود ندارد.
2. قانون جرایم رایانهای و قانون تجارت الکترونیکی
این دو قانون از معدود اسناد مرتبط با فضای دیجیتال در ایراناند. با وجود برخی حمایتهای کلی از حریم خصوصی و دادههای کاربران، هیچکدام بهصراحت به تحلیل الگوریتمی یا مسئولیت سامانههای هوشمند نپرداختهاند. به عبارت دیگر، فرد اگر از سوی یک سیستم خودکار دچار ظلم یا تبعیض شود، مرجع قانونی مشخصی برای اعتراض ندارد.
3. تناقض با اصول بنیادین قانون اساسی
اگرچه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل ۲۲ به احترام به حیثیت، جان، مال، حقوق و شغل افراد تأکید کرده، اما هنوز تطبیق این اصول با فضای دیجیتال تفسیر نشده است. ورود تصمیمگیریهای ماشینی به حوزههای حساس مثل استخدام، خدمات بانکی یا پزشکی میتواند عملاً ناقض این اصول بنیادین شود، بدون آنکه ابزار دفاعی مشخصی برای شهروند وجود داشته باشد.
بنابراین، برای تضمین حقوق شهروندان در عصر هوش مصنوعی، لازم است:
1. تدوین قوانین جامع و مدون درباره هوش مصنوعی و تحلیل الگوریتمی با تأکید بر حق آفلاین بودن و تضمین حضور داوری انسانی در تصمیمات مهم.
2. شفافیت و پاسخگویی پلتفرمها و نهادهای هوشمند در مورد نحوه جمعآوری، پردازش و استفاده از دادههای شهروندان.
3. ایجاد نهادهای نظارتی تخصصی برای بررسی و رسیدگی به شکایات ناشی از تصمیمات الگوریتمی و حمایت از حقوق کاربران.
4. آموزش و ارتقای فرهنگ دیجیتال برای افزایش آگاهی مردم و مسئولان نسبت به مزایا و مخاطرات هوش مصنوعی.
5. پذیرش استانداردهای بینالمللی و همکاری با نهادهای جهانی برای همسانسازی قوانین داخلی با حقوق دیجیتال جهانی.
در نهایت، تحقق «حق آفلاین بودن» نهتنها به معنای مقاومت در برابر فناوری نیست، بلکه نشانهای از رشد حقوقی و اخلاقی جامعه در مواجهه با چالشهای نوین است. این حق، ابزار توانمندسازی فرد در دنیای دیجیتال است و تضمین میکند که فناوری در خدمت انسان باشد، نه بالعکس
نویسنده:راضیه استادی
وکیل دادگستری