حق سکوت در نظام حقوقی ایران؛ واقعیت یا توهم؟
راضیه استادی

راضیه استادی ـ توانانیوز ، حق سکوت، از مهمترین حقوق دفاعی متهمان در نظامهای حقوقی پیشرفته جهان است. این حق، به معنای توانایی فرد برای خودداری از پاسخ به سوالات مقامات قضایی و انتظامی، یکی از مظاهر اصل بنیادین “برائت” است.
در نظام حقوقی ایران، اگرچه قانون آیین دادرسی کیفری بهطور محدود به این حق اشاره کرده، اما هنوز در عمل با برداشتهای ناصحیح، رویههای خلاف و ابهامات نظری مواجه است.
این مقاله تلاش دارد تا جایگاه حق سکوت را در حقوق کیفری ایران بررسی کرده، آن را با نظامهای حقوقی دیگر مقایسه نموده، و به پرسش کلیدی پاسخ دهد:
آیا حق سکوت در ایران یک حق واقعی است یا صرفاً یک توهم قانونی؟
۱. مفهوم و مبنای حق سکوت
حق سکوت به معنای اختیار متهم برای خودداری از پاسخ به سوالات بازپرس، ضابط قضایی یا دادگاه است، بدون آنکه این سکوت به ضرر او تفسیر شود.
این حق، برخاسته از اصل برائت (ماده ۳۷ قانون اساسی ایران) و اصل منع خوداتّهامی است.
مبنای فقهی فقه اسلامی به طور مشخص اصطلاح “حق سکوت” را به کار نبرده، اما اصولی مانند: • «الناس مسلطون علی أموالهم و أنفسهم»
• قاعده “عدم جواز اجبار بر اقرار”پشتیبان این حق هستند.
۲. حق سکوت در قانون آیین دادرسی کیفری ایران
ماده ۱۹۷«بازپرس مکلف است پیش از شروع تحقیق، به متهم تفهیم کند که حق دارد سکوت کند، و سکوت وی ضرری برای او محسوب نمیشود.»
ماده ۱۹۸ «اگر متهم از پاسخدادن خودداری کند، این موضوع در صورتجلسه قید میشود.»
این دو ماده ظاهراً حق سکوت را به رسمیت شناختهاند، اما…مشکل:در عمل، بسیاری از بازپرسها و ضابطان، این حق را یا نادیده میگیرند یا آن را به ضرر متهم تفسیر میکنند، بهویژه در پروندههای امنیتی یا اقتصادی.
۳. حق سکوت در بازجوییهای پلیسی
در مرحله تحقیقات مقدماتی، سکوت متهم گاهی به عنوان نشانه گناه تلقی میشود. مأموران در رویه عملی (و نه در متن قانون)، متهم را به «اقرار» تشویق یا حتی تحت فشار قرار میدهند، بدون آنکه آثار حقوقی سکوت را به درستی توضیح دهند.
واقعیت تلخ:
در بسیاری از پروندهها، متهم بدون مشاوره با وکیل، صرفاً بهخاطر فشار روانی یا ناآگاهی، سکوت نمیکند و حرفهایی میزند که علیه خودش استفاده میشود.
۴. مقایسه تطبیقی: نگاهی به نظامهای دیگر
ایالات متحده
در آمریکا، پلیس موظف است قبل از بازجویی، متهم را از حق سکوت آگاه کند. اگر این کار انجام نشود، تمام اظهارات بعدی متهم غیرقابل استناد خواهد بود.
فرانسه
حق سکوت از مرحله بازداشت رسمی به رسمیت شناخته شده و حتی در برخی جرائم، حضور وکیل الزامی است.
آلمان
سکوت متهم نهتنها حق مسلم اوست، بلکه در صورت سکوت، دادگاه نمیتواند هیچ تفسیر منفی از این رفتار داشته باشد.
۵. رابطه حق سکوت با اصل برائت
اصل برائت (ماده ۳۷ قانون اساسی ایران) بیان میدارد:
«اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.»
حق سکوت یکی از شاخههای این اصل است. اگر متهم مجبور باشد حرف بزند یا سکوت او دلیلی بر گناه فرض شود، عملاً اصل برائت نقض میشود.
۶. پیشنهادهای اصلاحی
۱. گنجاندن الزام به اعلام حق سکوت در فرم بازداشت و تفهیم اتهام
۲. جرمانگاری فشار به متهم برای اقرار
3. آموزش ضابطان، قضات و حتی وکلا درباره آثار سکوت
4. ایجاد رویه قضایی واحد در دیوان عالی کشور درباره اعتبار سکوت متهم
نتیجهگیری
حق سکوت، نه یک امتیاز است و نه لطف قانونگذار؛ بلکه یکی از پایههای دادرسی عادلانه است.
اگرچه قانون آیین دادرسی کیفری ایران در ظاهر این حق را به رسمیت شناخته، اما در عمل، تا تبدیل شدن به یک «حق واقعی و اجرایی»، فاصله بسیاری باقی مانده است.
در نبود ضمانت اجرایی، آموزش و نظارت جدی، حق سکوت ممکن است تنها یک سطر در قانون بماند؛ سطری که در لحظه بازجویی، به راحتی نادیده گرفته میشود.
راضیه استادی
وکیل دادگستری