بررسی نحوه ی انتقال ترومای بیننسلی و نظریه سیستمهای خانواده
چگونه دردهای گذشته به آینده سفر میکنند؟

به گزارش توانانیوز، ترومای بیننسلی (Intergenerational Trauma) پدیده ای است که طی آن آسیب های روانی حل نشده از نسلی به نسل بعد منتقل می شوند. نظریه سیستمهای خانواده موری بوئن (Bowen Family Systems Theory) ابزار قدرتمندی برای تحلیل فرایند این انتقال ارائه میدهد. از سویی دیگر اگر نهاد خانواده مهمترین نهاد یک جامعه محسوب شود و تعداد خانواده هایی که در جامعه در معرض تروما قرار گرفته باشند چشمگیر باشد، می توان پیش بینی کرد که نه تنها نسل فعلی جامعه تحت تأثیر ترومای اجتماعی قرار گیرد بلکه انتقال تروما تا چند نسل آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد.
در این مقاله به بررسی نحوه ی انتقال ترومای بین نسلی به عنوان ترومای اجتماعی درجامعه و تأثیرات این انتقال بر جامعه و راهکارهای عملی برای شکستن چرخه تروما میپردازیم.
ترومای بیننسلی چیست؟
ترومای بیننسلی زمانی رخ میدهد که واکنشهای روانی و عاطفی نسبت به یک رویداد آسیبزا (مانند جنگ، فقر، سوءاستفاده یا تبعیض و …) به نسلهای بعدی منتقل شود، بدون اینکه آنها مستقیماً آن رویداد را تجربه کرده باشند.
این انتقال از دو طریق اصلی اتفاق میافتد:
الف: انتقال روانی-اجتماعی: از طریق الگوهای تربیتی، رفتارها و ارتباطات خانوادگی
ب: تغییرات اپیژنتیک: تأثیرات بیولوژیکی ترومای شدید بر بیان ژنها
ترومای اجتماعی تجربه هیجانی پیچیده در پاسخ به واقعه استرس زایی است که گروهی از افراد را تحت تأثیر قرار می دهد به طوری که ظرفیت آنها را برای مقابله به شدت دچار چالش می کند.
برخی از تروماهای اجتماعی که در حال حاضر در کشورمان دیده می شود، به این شرح است: فشار اقتصادی و بیکاری، تورم و گرانی، تحریم، مهاجرت اجباری(حتی مهاجرت داخلی)، حس تبعیض، زلزله ها و بلایای طبیعی، خشکسالی و…
نظریه سیستمهای خانواده موری بوئن
موری بوئن، روانپزشک و نظریهپرداز خانواده، معتقد بود خانوادهها سیستمهای عاطفی پیچیدهای هستند که در آن مشکلات حلنشده میتوانند برای نسلها باقی بمانند. سه مفهوم کلیدی این نظریه که به درک ترومای بیننسلی کمک میکنند عبارتند از:
مثلثسازی (Triangulation) :این مفهوم در روابط خانوادگی به اضافه کردن نفر سوم برای کاهش تنش میان دو نفر اشاره دارد.
در بعد اجتماعی زمانی که حاکمیت جامعه در برابر نارضایتی عموم مردم از وضعیت اقتصاد و معیشت، تبلیغات وسیعی علیه کارگران مهاجر راه می اندازد، یعنی مثلث سازی انجام شده است.
مثلث سازی ازین جهت که مسئله اصلی را حل نمی کند، اعتماد اجتماعی را از بین می برد و چرخه خشونت را تکرار می کند خطرناک است.
تمایزیافتگی (differentiation): در نظریه خانواده درمانی بوئن، تمایزیافتگی به معنای پرهیز از درهمتنیدگی عاطفی و حفظ تعادل بین صمیمیت و استقلال است.
پدری که وقتی فرزندش در امتحان رد میشود، به جای سرزنش یا حمایت افراطی، به او کمک میکند مسئولیت اشتباهاتش را بپذیرد و برای بهبود تلاش کند مفهوم تمایز یافتگی را نشان می دهد و خانواده ای که همه اعضا درگیر یک تعارض قدیمی (مثلاً کینه نسبت به فامیل) هستند و هیچکس نمیتواند خارج از این چرخه فکر کند، نمونه یک خانواده تمایز نایافته است.
در سطح اجتماعی، تمایزیافتگی می تواند به معنای توانایی حفظ تفکر مستقل در برابر هیجانات جمعی (مثل شایعات، تعصبات، یا فشارهای گروهی) باشد.
مثلا جامعهای که مردم آن در بحران سیاسی، به جای پیروی کورکورانه از یک ایدئولوژی، به گفتوگوی منطقی و تحلیل چندبعدی میپردازند، جامعه ای تمایزیافته است و در مقابل جامعه ای که گروهی از مردم که تحت تأثیر تبلیغات یک جناح سیاسی، بدون بررسی واقعیتها، به خشونت علیه اقلیتها تحریک میشوند، جامعه ای تمایز نایافته تلقی می شود.
انتقال چندنسلی (Multigenerational Transmission Process):
نظریه بوئن تأکید دارد که الگوهای عاطفی، رفتاری و رابطهای از نسلی به نسل بعد منتقل میشوند و بر عملکرد فرد در خانواده و جامعه تأثیر میگذارند. این انتقال میتواند هم در خانواده (به صورت روابط بینفردی) و هم در جامعه (به صورت هنجارهای فرهنگی و جمعی) مشاهده شود.
انتقال چند نسلی در خانواده: آموزش مهارت حل تعارض و گفتگوی منطقی به نسل های بعد به جای خشونت که پیامد آن کاهش تنش های خانوادگی در نسل های بعدی است.
انتقال چند نسلی در جامعه:
بدبینی مردم به نظام حکمرانی بر اثر تجربه مکرر شکست برنامه های توسعه یا فساد مالی و رانت و تبعیض در نسل های گذشته، باعث می شود حتی جوانانی که خود مستقیما این تجربه را نداشته اند از والدینشان احتیاط بیش از حد در مشارکت اجتماعی را یاد بگیرند.
ارتباط نظریه بوئن با ترومای بیننسلی
بوئن معتقد بود خانوادهها مانند سیستمهای زندهای هستند که دردهای حلنشده(تروما) در آنها مانند انرژی راکد عمل میکند. این انرژی به اشکال مختلف به نسلهای بعد منتقل میشود:
از طریق سکوت و انکار:
خانواده ها از ترس شرم یا بازگشت درد، درباره تروماهای گذشته صحبت نمی کنند. مثل قربانیان تجاوز که هرگز تجربه تلخ خود را بازگو نکرده اند اما فرزندان آنها اضطراب بدون دلیل را تجربه می کنند.
از طریق تکرارنقش ها:
قربانیان تروما ممکن است نقش های خاصی (مثل قربانی یا ناجی) را به فرزندان خود منتقل کنند.
از طریق بیشتوجهی یا غفلت: والدینی که خود قربانی تروما بودهاند، ممکن است در تربیت فرزندانشان یا بیشازحد کنترلگر باشند یا کاملاً غایب و بی توجه
نظریه سیستم های خانواده بوئن نشان می دهد که خانواده فقط یک نهاد خصوصی نیست، بلکه سلول بنیادین جامعه است. همانطور که سلول های بیمار یک اندام را بیمار می کنند، خانواده های ترومادیده نیز جامعه را بیمار می کنند.
حال اگر آسیب خانواده از سوی جامعه تحمیل شده باشد و یا جامعه بستر تداوم آنرا فراهم کند و این نهاد مقدس ترومای اجتماعی خود را از طریق انتقال بین نسلی مجدد به جامعه منتقل کند، آنگاه چرخه معیوبی شکل می گیرد که در آن جامعه و خانواده یکدیگر را آلوده می کنند:
جامعه از طریق جنگ، فقر، تبعیض و سیاست های نادرست و… به خانواده آسیب می زند و خانواده ها از طریق تربیت نسلی آسیب دیده جامعه را تضعیف می کنند.
در این شرایط اقتصاد به جای نوآوری، بر اساس بی اعتمادی و رانت شکل می گیرد. در بعد سیاست شهروندان یا منفعل می شوند یا پرخاشگر و درحیطه فرهنگ؛ هنر و آموزش به جای درمانگری به بازتولید ترومای بین نسلی می پردازد.
مثال: خانواده های بازمانده از قحطی تا چند نسل بعد از خود الگوهای خانوادگی خاصی را ادامه می دهند:
نسل نقش غالب رفتارهای آشکار کارکردهای پنهان
نسل اول: بازماندگان تروما ذخیره کنندگان وسواسی پنهان کردن غذا در خانه،جمع آوری وسواسی گندم کاهش اضطراب ناشی از گرسنگی
نسل دوم: فرزندان آنها محاسبه گران افراطی شمارش کالری هر وعده، ممنوعیت دورریز غذا پیشگیری از تکرار قحطی
نسل سوم: نوادگان پرخورهای عاطفی پرخوری در استرس، انبار کردن تنقلات پرکردن خلا عاطفی ناشی از ترس موروثی
بخش 4: راهکارهای عملی برای شکستن چرخه ی انتقال تروما
بر اساس نظریه بوئن، برای متوقف کردن انتقال ترومای بیننسلی باید:
راهکار ها در سطح خانواده در سطح جامعه
الگوهای معیوب را شناسایی کرد. شناسایی ترومای منتقل شده ازز نسل قبل وگفتگوی صریح در مورد این الگوها بدون سرزنش نسل قبلی آموزش عمومی درباره تأثیر ترومای تاریخی بر رفتار جمعی
برای تمایزبخشی سالم تلاش کرد. یادگیری نه گفتن به الگوهای مخرب بدون قطع رابطه تشویق تفکر نقادانه به جای پیروی کورکورانه از هنجارها
روایت های خانوادگی را بازنویسی کرد. تعریف داستان های جدید از هویت خانوادگی بازنگری در تاریخ جمعی بدون قربانی پنداری یا انکار
ترومای بیننسلی نشاندهنده این واقعیت است که خانوادهها تنها از طریق ژنها به هم متصل نیستند، بلکه از طریق روایتها، سکوتها و شیوههای مقابلهای نیز پیوند میخورند. نظریه سیستمهای خانواده بوئن به ما میآموزد که این زنجیرهها قابل شکستن هستند. با خودآگاهی، شجاعت برای مواجهه با گذشته و ایجاد مرزهای سالم، هر نسل میتواند سهم خود را در بهبود این میراث عاطفی ایفا کند.
نویسنده : فهیمه زارع
مشاور و روان درمانگر